- 1 بازنویسی حکایت به روزگار انوشیروان صفحه ۹۵ نگارش هشتم
- 2 بازنویسی حکایت به روزگار انوشیروان صفحه 95 نگارش هشتم
- 3 جواب نگارش هشتم درس هشتم صفحه ۹۱ تا ۹۵ به صورت کامل
- 4 بازنویسی حکایت به روزگار انوشیروان صفحه 95 نگارش هشتم
- 5 بازنویسی حکایت نگاری صفحه 95 نگارش هشتم (به روزگار انوشیروان…)
- 6 بازنویسی حکایت انوشیروان و وزیرش پایه هشتم صفحه ۹۵
- 7 بازنویسی حکایت صفحه 95 نگارش هشتم
- 8 حکایت نگاری صفحه ۹۵
- 9 جواب حکایت انگاری صفحه 95 درس 8 نگارش هشتم
محتويات المقالة
بازنویسی حکایت به روزگار انوشیروان صفحه ۹۵ نگارش هشتم
جواب گام به گام صفحه 95 نگارش هشتم ☑ بازنویسی حکایت به روزگار انوشیروان به زبان و نثر ساده امروزی با متن بلند و کوتاه خلاصه شده نگارش هشتم.
بازنویسی حکایت به روزگار انوشیروان صفحه 95 نگارش هشتم
در شهر نیشابور حاکمی مانند انوشیروان که حاضر می شد با زیردستان خود مهربان باشد و آنها را دوست داشته باشد، انگشت شمار بود. اغلب حاکمان وقتی به مقامی میرسیدند …
جواب نگارش هشتم درس هشتم صفحه ۹۱ تا ۹۵ به صورت کامل
مقدمه : او وقتی وارد کارخانه شد جوان بود و سرزنده، خوشحال از اینکه بعد از کلی دوندگی و معطلی بالاخره در یک جا مشغول به کار شده، حالا دغدغه اش این است که کار …
بازنویسی حکایت به روزگار انوشیروان صفحه 95 نگارش هشتم
مهدی : روزی از روز ها انوشیروان پیش وزیرش می رود و به او میگوید ای وزیر تو از همه چیز خبر داری؟؟ وزیرش خجالت زده میشود و میگوید؟ نه ای سرور من انوشیروان: پس چه …
بازنویسی حکایت نگاری صفحه 95 نگارش هشتم (به روزگار انوشیروان…)
حکایت به روزگار انوشیروان روزی وزیرش بزرگمهر نزد وی امد کلاس هشتم صفحه ۹۵ نگارش هشتم.
بازنویسی حکایت انوشیروان و وزیرش پایه هشتم صفحه ۹۵
انوشیروان گفت: ای وزیر، همه چیزی که در عالم وجود دارد تو از آن آگاهی داری؟! وزیرش، بزرگمهر خجالت زده شد و گفت: نه ای پادشاه. انوشیروان باری دیگر پرسید: پس همه …
بازنویسی حکایت صفحه 95 نگارش هشتم
بازنویسی حکایت صفحه 95 نگارش هشتم. موضوع : حکایت شخصی شتری گم کرده بود جدید. پایه هفتم صفحه۹۵ حکایت شخصی شتر گم کرد. بازنویسی حکایت شخصی شتر گم کرد. «شخصی شتر …
حکایت نگاری صفحه ۹۵
صفحه 92 لطفا هر چه سریع تر ممنون · سلام لطفا یه انشا از نگاه باز نشستگی بگید فقط از اینترنت و گاما و پادرس گوگل این چیزا نباشه فقط زود.
جواب حکایت انگاری صفحه 95 درس 8 نگارش هشتم
بزرگمهر، خجل شد و گفت: نه، ای پادشاه. انوشیروان گفت: همه چیز، پس که داند؟